قطعه شعر زیبا برای تبریک روز پزشک
- قطعه شعر زیبا برای تبریک روز پزشک
قطعه شعر زیبا برای تبریک روز پزشک
روز پزشک 1 شهریور است و به همین مناسبت برای این قشر زحمت کش و دلسوز جامعه قطعه شهر زیبا قرار داده شده است.
دست هایم بوی خون میداد
کودکی بیمار جون میدداد
من تمام قدرتم این بود
لحظه ها بوی جنون میدادمن لباسم خالی از اعجاز
مرگ در راه و طنین انداز
مادری با قامتی پردرد
منتظر :و لب به راز و نیازآخرین تک ضربه ی ماساژ
خط صاف و سردی دستاش
کاش این هم فیلم و اکران بود
تا تموم میشد با یک تیتراژاشک تلخی توی چشمامه
کودکی مرده سر رامه
مادری پشت در بخشه
که جگرگوشش تو دستامهقورت میدم بغض را صدبار
بچه ها “مرسی:ختم سی پی آر”
علت فوت هم توده ی مغزی
درج در پرونده ی بیمارکاش میشد لحظه ای گم شم
قاطی هر روز مردم شم
کاش شغلم هم امان میداد
قطره ای از این تلاطم شمکاش کلش مثل بازی بود
یا تمامش صحنه سازی بود
با یه شوک بیمار برمیگشت
ملتی هم شاد و راضی بودمن ولی اصلم:پر از دردم
من پزشکم:خسته ام :سردم!
کودکی مرده همین لحظه
“لیدها “را من جدا کردم…کاش میشد داد زد کات
مرگ اما امده:هیهات
کاش میشد رفت ازین اکران
با تمام کادر و تشریفاتبا هجوم اشک درگیرم
ساکتم سردم و دلگیرم
بچه ای جون داده و در خود
بارها مردم و میمیرم
اون نفس ها بوی خون می دادبچه ای بیمار جون می داد
مادرش پشت دره : ای کااااش
زندگی یک دم امون می داد